سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرف هایی که نباید در مورد حقوق و مزایا بزنید

هنگام مذاکره در مورد حقوق و مزایا این حرف ها را نزنید

 

هر کاری که قرار است صورت بگیرد وجهه مالی و حقوق آن یکی از معیارها و ملاک های اصلی هر شخص است.

 

به گزارش تالاب، وقتی درباره حقوق و مزایا در حال مذاکره کردن هستید نباید برخی از سخنان را به زبان بیاورید. چون به ضرر شما تمام خواهد شد. اگر کارمند هستید و به دنبال افزایش حقوق و مزایا باید هنر مذاکره کردن با کارفرما را به خوبی در خود پرورش دهید و اعتماد به نفس خود را بالا ببرید و از جمله هایی که مانع افزایش حقوق شما می شود پرهیز کنید.

 

مبارزه، یک بخش اساسی در مذاکره درباره ی حقوق و مزایا است. شما می خواهید تا آنجا که ممکن است حقوق خود را افزایش دهید. از طرفی سازمان شما می خواهد تا آنجا که جا دارد، پول کم تری به شما بدهد. در اینجا درگیر یک فرآیند پیچیده، استرس زا و نفس گیر هستیم.

 

در واقع، مهم است که در هر مذاکره ای که برای افزایش حقوق دریافتی خود شرکت می کنید، نهایت تلاش خود را بکنید. افراد موفق به خوبی می دانند که چطور این موقعیت های استرس زا را مدیریت کنند. در مقابل افراد ناموفق صحبت هایی در مذاکره می کنند که برگ برنده را از آن ها می گیرد.

 

افزایش حقوق و مزایا

در ادامه به 21 پاسخی که می تواند نتیجه ی مذاکره ی شما را نقش بر آب کند، می پردازیم:

 

1. قبول می کنم (پس از اولین پیشنهاد!)

به خاطر داشته باشید که در حال مذاکره هستید. پس مراقب باشید که همان اول کار، شانس خود را از بین نبرید.

 

2. مبلغ مورد نظر من X است

هرگز اولین رقم مورد نظر خود را پیشنهاد ندهید. چرا که این یک استراتژی واقعا وحشتناک است. شما از اول هم برای بحث و مذاکره وارد اتاق شده اید. یک استراتژی خوب در مذاکره آن است که به کارفرما اجازه دهید رقم پیشنهادی خود را قبل از شما ارائه دهد. از این رو موقعیتی برای شما فراهم می شود که با توجه به رقم پیشنهادشده، برای افزایش آن چانه زنی کنید.

 

3. فقط همین قدر؟

هیچ وقت چنین پاسخی ندهید چرا که نوعی توهین به کارفرما به حساب می آید؛ حتی اگر حقوق یا دستمزد پیشنهادشده از نظر شما خنده دار یا ناامیدکننده باشد. فراموش نکنید که افراد موفق بدون بی ادبی، مخالفت خود را عنوان می کنند.

 

4. دیگران حقوق بالاتری به من پیشنهاد می دهند

حتی اگر این ادعا واقعیت دارد، از این اهرم برای تحت فشار قرار دادن کارفرما استفاده نکنید. تمرکز شما روی پیشنهاد فعلی باشد و درباره ی آن بحث کنید. اگر هم این ادعا ساختگی است، صد در صد از این تاکتیک اجتناب کنید. چرا که با این ادعای دروغ، ناخواسته خود را به دردسر می اندازید. ممکن است مسئول استخدام، استادانه جزئیاتی را از شما بپرسد که از پس پاسخ به آن ها بر نیایید.

 

5. نه

در مذاکره باید انعطاف پذیر باشید و همیشه پیشنهاد دومی در مقابل پیشنهاد نه چندان خوشایند طرف مقابل ارائه دهید. با «نه» گفتن، به سرعت درهای گفتگو را می بندید.

 

6. این آخرین پیشنهاد من است

گفتن این گونه عبارات شبیه تهدید به نظر می رسد و باب گفتگو را می بندد. چنین پاسخ هایی، از نظر کارفرما پذیرفته شده نیستند و در نهایت باید خود را برای ترک جلسه آماده کنید.

 

7. متنفرم که مجبورم چنین درخواستی داشته باشم اما …

درست است که درخواست پول بیشتر تقاضای ساده ای نیست؛ اما گفتن عباراتی چون «از این درخواست متنفرم» یک دروغ محض است. به علاوه، مقدمه چینی وحشتناکی در مذاکره به حساب می آید.

 

8. من احتیاج دارم …

هرگز نباید بگویید که به علت بدهی یا هزینه های زندگی خود، به این میزان حقوق احتیاج دارید. مسائل شخصی خود را در مذاکره دخیل نکنید؛ بلکه بیشتر روی شایستگی های خود تمرکز کنید.

 

9. شما به شخص X این مقدار حقوق می دهید در حالی که من از او بهترم

هرگز از شایعات بی اساس در مذاکره ی خود استفاده نکنید و به هیچ عنوان وارد بحث مقایسه ی خود با دیگران نشوید. چرا که این یک اقدام غیرحرفه ای است و فقط افراد ناموفق از آن استفاده می کنند.

 

10. من فکر می کنم که …

از عبارت هایی مثل «من فکر می کنم»، «شاید» یا هر واژه ای که بیانگر نامطمئن بودن است، استفاده نکنید. همیشه با اطمینان صحبت کنید.

 

11. حداقل حقوقی که می توانم قبول کنم X است

این اشتباه تازه کارها است؛ چرا که در نهایت حقوق شما پایین ترین مبلغ پیشنهادی تان خواهد شد.

 

12. شرمنده هستم

اعتماد به نفس داشته باشید. اگر برای خود و کارتان ارزش قائل هستید، نیازی به عذرخواهی برای درخواست حقوق بیشتر ندارید.

منبع:

علوم و مهارت شغلی

نکاتی مهم علوم و مهارت شغلی

شاید اگر بخواهیم به مهمترین مهارت موفقیت در کار اشاره کنیم، غلبه بر احساسات و خصوصیات و عادات اخلاقی منفی باشد. اما مهارت‌های دیگری نیز هست که با یادگیری آن می‌توانید به موفقیت‌های قابل‌ توجه‌تری در زندگی شغلی خود دست پیدا کنید. در زیر به 5 مورد از مهمترین آنها اشاره می‌کنیم:

 

1 – برای انجام کارها کمک بگیرید

یاد گرفتن مرز ظریف بین هدایت کردن و محول کردن کارها یکی از سخت‌ترین مهارت‌هاست. میل طبیعی بسیاری از ما این است که می‌خواهیم همه کارها را خودمان انجام دهیم که مطمئناً غیرممکن است.

 

باید مدام خودتان را چک کنید. مطمئناً خیلی از ایدآل دور هستید. وقتی از چند نفر دیگر در کارتان کمک می‌گیرید، موفقیت بیشتری در انتظارتان خواهد بود. همانطور که از قدیم می‌گویند: یک دست صدا ندارد.

 

2 – تدریجی پیشرفت کنید

افکار و اعتقادات زیادی درمورد رشد و پیشرفت فردی وجود دارد. بعضی از آن مکتب‌های فکری اعتقاد دارند که یا باید کاری را بزرگ شروع کنید، یا اصلاً شروع نکنید.

 

شاید راحت‌ترین رویکردی که بتوانید در زندگی الگو قرار دهید، این باشد که محصولات و خدمات خود را به صورت تدریجی و با پیشرفت تدریجی ایجاد کنید.

 

کوچک شروع کنید و تاجایی که ممکن است کم‌ هزینه کنید و خواهید دید که خیلی زود موفقیت نصیبتان می شود. اما خیلی زود باید چیزهایی که به دردتان نمی‌خورد را از کارتان بیرون کنید.

 

اگر این رویکرد را انتخاب کنید، احتمال و خطر اینکه راه اشتباه را بروید و وقت و هزینه زیادی را صرف آن راه اشتباه بکنید کمتر خواهد شد.

 

همچنین با این روش می‌توانید در مدت زمان انجام کار وقت برای تحقیق بیشتر داشته باشید. یاد می‌گیرید که مشتری شما چه می‌خواهد و همان‌ها را وارد کارتان خواهید کرد.

 

3 – شب‌ها قبل از خواب به مشکلات کاریتان فکر کنید

خیلی وقت‌ها توصیه‌هایی را می‌شنوید که می‌گوید باید مشکلاتتان را دور از ذهنتان نگه دارید، مخصوصاً شب‌ها که می‌خواهید استراحت کرده و کمی بخوابید. اما برای حل مشکلات کاری، خلاف این موثر است. سعی کنید 15 دقیقه قبل از اینکه وارد رختخواب شوید، پشت میز کارتان بنشینید و به مشکل کاریتان فکر کنید. بعد از اینکه فکر کردنتان تمام شد، آن وقت به رختخواب بروید.

 

ذهن ناخودآگاه در زمان خواب فعال است. فکر کردن به یک مشکل کاری قبل از خواب، باعث می‌شود ذهن ناخود آگاهتان را مجبور کنید به آن مشکل فکر کند.

 

گاهی‌ اوقات وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوید، راه‌حل آن مشکل در ذهنتان خواهد بود.

 

4 – با سیستم کامپیوترتان مثل یک خط تولید کارخانه رفتار کنید

برای میلیون‌ها نفر در سراسر جهان، کامپیوتر بزرگترین تجهیزات موجود برای کار آنهاست. بدون یک سیستم کامپیوتر، خیلی از کارها قابل انجام نیستند.

 

اما چرا باز هم خیلی از ما با کامپیوترهایمان درست برخورد نمی‌کنیم؟ بیشتر وقت‌ها فراموش می‌کنیم از اطلاعاتمان کپی بگیرید. به تعمیرات آنها رسیدگی نمی‌کنیم. فایل‌هایمان به هم ریخته و نامنظم هستند. معمولاً تازمانی که مشکلی ایجاد نشده، سیستم کامپیوترمان را نادیده می‌گیریم و آن وقت است که آن مشکل به یک بحران حل‌نشدنی تبدیل می‌شود.

 

مسئله‌ای که باید به خاطر داشته باشید این است که تعمیرات و رسیدگی منظم سیستم کامپیوتری، تولید شما را مرتب‌تر و بیشتر خواهد کرد.

 

5 – وانمود کنید یک بخش حسابداری دارید

هر کسی در بیزنس این توصیه را بارها و بارها شنیده است که باید حساب و کتابتان دقیق باشد. متاسفانه، ارائه این توصیه آسان و عمل کردن به آن دشوار است.

 

یکی از دلایل اینکه خیلی از کسانی که به تازگی کار یا بیزنسی را شروع می‌کنند از حسابداری کتبی وضعیت کارشان خودداری می‌کنند این است که فکر می‌کنند ممکن است اعداد به دست آمده از حساب‌هایشان جور نباشد یا سود خوبی را به آنها نشان ندهد.

 

اما این آمار و ارقام و حساب و کتاب‌ها هیچ وقت بهتر نمی‌شود مگر اینکه شهامت لازم برای مواجه شدن با آنها را داشته باشید.

 

منبع»

آیا بازاریابی شبکه ای سود آور است ؟

آیا بازاریابی شبکه ای سود آور است ؟ 

 

بازاریابی شبکه ای همیشه موفق نخواهد بود به دلیل اینکه با توجه به آمارهای گرفته شده سرقت دزدی های اینترنتی در بازاریابی کار و توسغه بسیار بالا رفته است در ادامه مطلب با سایت تالاب همراه باشید.

 

نتورک مارکتینگ یا بازاریابی شبکه ای موج بسیار بزرگی در کشور ایران و میان جوانان به راه انداخت که با برنامه ریزی و طرح پلان می توانستند یک ساله یا دو ساله خودرو بنز خریداری کنند. 

 

ثروتمند شدن، داشتن یک سبک زندگی خاص که حاصل از گردآوری ثروت باشد، درواقع رؤیای هرکسی است. برخی سعی می‌کنند به‌تنهایی این ثروت را جمع کنند، مثلاً با داشتن یک شغل خوب، سرمایه‌گذاری در املاک و بازارهای مالی یا پرداختن به کسب‌وکار شخصی خودشان

 

برخی دیگر سعی می‌کنند این ثروت موردنظر خودشان را به‌طور جمعی گردآوری کنند، مثلاً از طریق سازمان‌های دارای حق امتیاز و یا روش‌های بازاریابی شبکه‌ای یا چند سطحیدرحالی‌که روش دوم برای جمع‌آوری سرمایه سریع‌تر و با ریسک کمتری انجام می‌پذیرد، اما برای هر شخصی مقدور نیست

 

ملحق شدن به یک سازمان دارای حق امتیاز اغلب نیازمند سرمایه‌گذاری اولیه قابل‌توجهی است و هزینه‌های ثابت ماهیانه‌ای را نیاز دارد که از عهده هر شخصی برنمی‌آید.ملحق شدن به سیستم‌های بازاریابی شبکه‌ای هم نیازمند تسلط بر روش‌های برقراری روابط جهت جذب و حفظ افراد مناسب هست

 

که افراد بسیار معدودی از این قدرت برخوردار هستند. همچنین تخصیص دادن زمان جهت آموزش و نظارت بر اعضاء و افراد زیرمجموعه خودشان و نیز ساخت و مدیریت یک کسب‌وکار هست.به همین دلیل است که افراد بسیار اندکی در شبکه‌های بازاریابی شبکه‌ای یا چند سطحی به ثروت‌های قابل‌توجه دست پیدا می‌کنند، و این در حالی است که اکثر افراد واردشده در این سیستم‌های کسب‌وکار درنهایت به‌جای مالک یک کسب‌وکار فقط و فقط یک مشتری ساده هستند و بس!!!

 

برای نمونه قصد ندارم به موارد و نمونه‌های داخلی که در حال حاضر در کشور فعالیت می‌کنند اشاره‌کنم، اما نمونه‌ای از خارج از کشور را نام می‌برم که شما به‌عنوان خواننده این مطلب می‌توانید از طریق مقایسه تا حدود زیادی به نتیجه مناسب دست پیدا کنید.

 

به گزارش تالاب هرلایف یکی از این برندها است که در خارج از کشور ما به این سیستم‌ها جهت فروش بیشتر محصولات خودش روی آورده است. طبق بررسی‌های انجام‌شده تنها چیزی در حدود 2% از افراد واردشده به سیستم طراحی و معرفی‌شده توسط این برند با داشتن یک عضو یا بیشتر در زیرمجموعه خودشان به ثروتی در حدود 50 هزار دلار دست‌یافته‌اند

 

(نکته مهم اینکه 50 هزار دلار درآمد باید با وضعیت زندگی و درآمدی یک فرد عادی در آن کشور خاص مقایسه شود، نه با زندگی و کار فردی در داخل کشور خودمان).آیا به نظر شما این مبلغ قابل‌مقایسه با یک سرمایه‌گذاری عادی در چنین کشورهایی هست؟ کشورهایی که در آن‌ها مثلاً حداقل حقوق یک فرد بی تخصص در حدود ساعتی 15 دلار تعیین می‌شود.

منبع:

تکنیک های برتر برای جدی بودن

 

جدی بودن،قاطعیت در سخن و جدی بودن،آدم های بسیار جدّی

برای جدی بودن

 

جدّی بودن یک خصوصیت فوق العاده لازم است که احتمالا اکتسابی هم است و باید با تمرین کردن آن را بدست‌ آورد سفارش می کنیم برای اینکه سایرین به شما احترام بگذارند و عقیده ها و ایده هایتان را بپذیرند، نخست از همه اطمینان حاصل کنید که اطرافیانتان شما را جدّی تلقی میکنند و مشخص است که جدّی بودن نیازمند سعی بسیار و صداقت و راستی است

برخی آدم ها خیلی جدّی به نظر می رسند در عوض بعضی های دیگر اصلاً جدّی نیستند!

 

معمولاً در در برابر جدّی بودن از شوخ و شاد بودن استفاده میشود در حالی که این حقیقت ندارد یعنی اشخاص شوخ طبع زیادی می شناسیم که در عین شوخ و شاد بودن آدم های بسیار جدّی و مسوولیت پذیری هستند!

 

و درست بر عکس اشخاص زیادی هستند که به رغم اینکه اصلاً روحیه شاد و شوخی ندارند در موقع لزوم جدیت خوبی هم ندارند!

 

پس مشخص میشود که جدّی بودن یک خصوصیت فوق العاده لازم است که احتمالا اکتسابی هم است و باید با تمرین کردن آن را بدست‌ آورد سفارش می کنیم برای اینکه سایرین به شما احترام بگذارند و عقیده ها و ایده هایتان را بپذیرند، نخست از همه اطمینان حاصل کنید که اطرافیانتان شما را جدّی تلقی میکنند و مشخص است که جدّی بودن نیازمند سعی بسیار و صداقت و راستی است.

 

جدی بودن،قاطعیت در سخن و جدی بودن،آدم های بسیار جدّی

اهمیت جدی بودن

 

چطور جدّی باشیم؟

واضح و روشن است که شما می خواهید شکل و فرم بگیرید. برای موفقیت در هر حوزه، نیاز احساس میشود که بطور جدّی مورد توجه قرار گیرد و جذب این عادت ها بهترین راه برای رسیدن به آن است.

 

حضور اول وقت داشته باشید

نیازی نیست یک ساعت قبل از جلسه حاضر شوید. ولی چند دقیقه زود تر در محل ملاقات باشید. چه بسا درصورتی که شرکت شما خط مشی بسیار سهل گیری داشته باشد، زمانی که به جزئیات توجه می شود رئیستان قطعاً متوجه خواهد شد که دیرتر سرکار می آیید. اجازه ندهید یک اشتباه ساده مثل یک تأخیر کوچک شهرت تان را به خطر بیندازید.

 

همه چیز را بدون چون و چرا قبول نکنید

اشخاص بله قربان گو خیلی زود صورت واقعیشان مشخص میشود ، آن چه از این کار قسمت شما میشود کوتاه مدت، ناپایدار و پوچ است.

 

مطمئن باشید

در حالی که بعضی اشخاص امکان دارد بطور طبیعی مطمئن باشند، بسیاری از اشخاص در این امر مشکل دارند. بیاد داشته باشید که اعتماد بنفس یک شبه به دست نمیاید و باید این مهارت را تمرین کنید. درصورتی که بطور طبیعی شخصی با اعتماد به نفس نیستید، امکان دارد زمان زیادی برای پیشرفت احتیاج داشته باشید، ولی مضطرب نباشید با کمی تمرین شما موفق می شوید.

 

سکوت کنید

سکوت کنید تا زمانی که چیز خوبی برای گفتن داشته باشید. درصورتی که شما چیزی را بگویید که نامطلوب و نابه‌خردانه و نامناسب باشد قطعاً روی دیدی که اشخاص به شما دارند تأثیر خواهد گذاشت. تلاش کنید در اکثر موارد آرام باشید مگر این که چیزی با ارزش برای گفتن داشته باشید. حتی درصورتی که نکته ی مهم و ارزشمندی را هم برای گفتن دارید، مسلماً توجه کنید که جمله بندی درستی داشته باشید. اینکار سبب خواهد شد که هر کلمه ای که از دهان شما بیرون میاید با ارزش باشد، که به نوبه خود سبب میشود مردم شما را جدّی تر بگیرند.

 

در لباس پوشیدن هم به خوب پوشیدن توجه داشته باشید

زیرا معمولاً اشخاص تا حد زیادی از روی ظاهر در مورد سایرین قضاوت میکنند ، کیفیت لباس های شما نقش اساسی در قضاوت سایرین خواهد داشت، از نحوه لباس پوشیدن محل کار یا همان لباس فرم پیروی کنید و آن را به شایسته ترین نوع یعنی تمیز و منظم بپوشید!

منبع:

غم غربت چگونه به وجود می آید و راهکارهای تسکین آن چیست؟

 

عکس غربت،غربت،غم غربت

غم غربت

 

غم غربت، نوعی حس طبیعی غمگینی یا افسردگی است که به هنگام جدا شدن فرد از افراد، مکان‌ها و روال‌های روزمره که به او حس تعلّق و امنیت می‌دادند به وجود می‌آید.

غم غربت در کودکانی که از پدر و مادر یا پرستاران اولیه‌شان جدا می‌شوند شایعتر است. غم غربت در نوجوانان و جوانانی که برای ادامه تحصیل در یک شهر یا کشور دیگر، خانه را ترک می‌کنند نیز بسیار رایج است. بالغین نیز، به ویژه پس از جابجایی، ممکن است تحت تأثیر غم غربت قرار گیرند.

 

گرچه این هیجانات معمولاً با افزایش سن افراد و به دست آوردن درک بهتری نسبت به احساساتشان و طبیعت موقتی غم غربت، از شدّت کمتری برخوردار می‌شوند. اغلب افرادی که دچار غم غربت می‌شوند، پس از یک دوره انطباق، به تدریج احساس راحتی بیشتری با محیط جدید پیدا می‌کنند.

 

هر چند غم غربت ممکن است باعث نشانه‌های درماندگی و سردرگمی در فرد شود امّا به خاطر سپردن این نکته اهمیت دارد که این شرایط، موقتی و زودگذر است. بسیاری از مردم به تدریج با محیط جدید خو می‌گیرند و حتی ممکن است اصلاً متوجه نشوند که مشکل از بین رفته است.

 

کسانی که دچار غم غربت هستند معمولاً غمگین و یا حتی افسرده می‌باشند. غم غربت در هنگامی که فرد وقت آزاد دارد، مثلاً صبح زود، قبل از رفتن به رختخواب، در شب، یا در اوقات استراحت، شدیدتر می‌شود. افرادی که دچار آسیب‌های دیگری مانند طلاق یا از دست دادن فرد مورد علاقه خود شده باشند، بیشتر در مقابل غم غربت آسیب‌پذیرند.  

 

عکس غربت،غربت،غم غربت

غم غربت را شناسایی کنید

 

نشانه‌ها و علائم غم غربت

 

غم غربت را شناسایی کنید

غم غربت چیزی فراتر از حس دلتنگی برای «خانه» است. این تجربه می‌تواند احساسات مختلف و اثرات جانبی داشته باشد که عملکرد روزانه‌ی شما را تحت‌تأثیر قرار دهد. آگاهی نسبت به شناخت علائم می‌تواند به تشخیص احساسات شما و راه‌هایی برای بهبود آن، کمک کند.

 

نوستالژی: احساس نوستالژی زمانی بروز می‌کند که خانه، افراد و چیزهای آشنا را با تفکری آ?رمان‌گرایانه یاد می‌کنید. ممکن است با این کار مجذوب خانه شوید و مدام در حال مقایسه‌ی منفی‌گرایانه‌ی محیط جدید با محیط قدیمی‌تان باشید.

 

افسردگی: بیشتر کسانی که دچار غم غربت می‌شوند، افسردگی را نیز تجربه می‌کنند. چراکه کمبود دلگرمی‌ها و پشتیبانی‌های اجتماعی در خانه را حس می‌کنند. ممکن است تصور کنید روی زندگی‌تان کنترل کمتری دارید که همین فکر، باعث تشدید افسردگی می‌شود.

 

علائم رایج افسردگی مرتبط با غم غربت، شامل حس غم، سردرگمی (تو به اینجا تعلق نداری)، دور شدن از فعالیت‌های اجتماعی، مشکلاتی در محل کار یا تحصیل، حس درماندگی یا طرد شدن، کمبود عزت نفس و اختلال در خواب می‌شود. گاهی عدم تمایل یا لذت نبردن از کارهایی که قبلا انجام می‌دادید، یکی از نشانه‌های افسردگی محسوب می‌شود.

 

اضطراب: اضطراب یکی دیگر از نشانه‌های غم غربت است. اضطراب ناشی از غم غربت ممکن است درباره‌ی خانه و آدم‌هایی که دلتنگ‌شان هستید، افکار وسواسی به‌وجود آورد. حتی ممکن است به عدم تمرکز یا استرس زیاد از ناتوانی در تشخیص علت حس‌تان دچار شوید. ممکن است در محیط جدید نسبت به آدم‌های جدید، آزرده‌خاطر یا حساس شوید. در موارد شدید، اضطراب می‌تواند موجب واکنش‌های دیگر مثل «آگورافوبیا» (agoraphobia؛ ترس از محیط باز) و یا «کلاستروفوبیا» (claustrophobia؛ ترس از محیط بسته) شود.

 

رفتار نابهنجار: غم غربت می‌تواند شما را از کارها و واکنش‌های معمول روزانه‌‌تان دور کند. برای مثال، اگر معمولا رفتار آرامی دارید، اما به‌تازگی حسی از ناراحتی و یا عادت به فریاد زدن پیدا کرده‌اید، احتمالا نشانه‌ی بروز غم غربت است. گاهی تمایل به پرخوری و یا کم‌خوری نیز در فردی که دچار حس دلتنگی برای خانه است، دیده می‌شود. نشانه‌های دیگر شامل سردردهای مداوم یا احساس درد و بیماری غیرعادی می‌شود.

 

گاهی بعضی افراد که از خانواده دور شده‌اند دچار احساس گناه می‌شوند که چرا کمتر حال خانواده‌ام را می‌پرسم، چرا کمتر به آن‌ها سر می‌زنم، چرا کمتر زنگ می‌زنم و … . ما فرهنگ به شدت وابسته‌ای داریم، به خاطر همین یاد خانواده و دوری از آن‌ها در ما احساس گناه به وجود می‌اورد که این زنجیر وابستگی را قطع کردیم. با خودتان این کار را نکنید واقعا مقدور نیست بیش از یک اندازه خاص به آن‌ها سر بزنید یا روزی چندبار زنگ بزنید. این احساس گناه را در خودتان قوی نکنید.

منبع: